دانلود رمان طلایی تر از گندم آرزو انارستانی
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر
ژانر رمان: عاشقانه
خلاصه رمان طلایی تر از گندم
گلبهار خانزاده زنی با اراده و نفوذ است. او و فرهاد، فرزند نماینده شهر، در آستانه ازدواج قرار دارند.
در همین زمان، اعضای حزب توده مزارع خان همسایه را به آتش میکشند؛ خواهر گلبهار نیز از هواداران این حزب است.
همین اتفاق زمینه ورود فرخ، پسر انتقام جوی خان همسایه، را به زندگی گلبهار فراهم میسازد.
قسمتی از رمان
با صدای خانم جان خانم جان گفتن جلال سر برگرداندم. از بالای تپه سبزه میدوید و مرا صدا می زد. کلاه
حصیری ام را پایینتر آوردم که آفتاب چشمم را نزند.
زیرلب گفتم: خدایا بخیر کن!
جلال میدوید و هر چه نزدیکتر می آمد، جوشش عرق را بیشتر روی پوست قهوه ای رنگش میدیدم.
کارگرها دست از کار کشیده بودند. خشخش داس روی ساقه های طلایی گندم خفه شده بود. همه چشم
دوخته بودند به تپه سبزه که جلال از آن پایین میآمد و مرا صدا می کرد..
_خانم جان! گلبهار خانم! آقا برزخی شده. بیا بیا تا خون نکرده!
آه از نهادم بلند شد. این دومین بار بود که در این هفته، آقا، به قول جلال برزخی می شد! اما خون کردن دیگر
تهمت زیادی بود. چند قدمی مانده بود که برسد به من، روی زمین ولو شد.
نگاهی به دفتر و دستک انداختم و از پشت میز بلند شدم. سایه ی گرد درخت توت، کنار گندمزار، در آن
نیمروز تابستان، چندان هم خنک نبود. با اینحال گهگاه نرمه بادی می آمد و لای موهایم فرو میرفت.
_ چی شده جالل؟ چرا داد و هوار راه انداختی؟
دسته بندی






دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.