خلاصه رمان اما خاکستری
شاهین، مردی جذاب، مرموز و خشن، در میان روزهای پرتنش زندگیاش، با زنی به نام مهشید روبهرو میشود؛ زنی که روزگاری عشق پاک خواهرزادهاش بوده است. اما این دیدار نه از سر مهر، بلکه از دل یک سوءتفاهم تلخ و ویرانگر آغاز میشود. سوءتفاهمی که سایهای سنگین بر سرنوشت مهشید میاندازد و او را در جایگاه زنی بیپرده و بیاعتبار قرار میدهد.
مهشید اما دختری است نجیب و باوقار، که در سختترین روزهای زندگی، شرافتش را با هیچ چیز معامله نکرده است. سالها در دل فقر خانوادهاش ایستادگی کرده و امیدش را از دست نداده، اما اکنون با نگاههای سنگین قضاوت، در برابر مردی قرار گرفته که تنها یک باور اشتباه، او را به دشمنی سرد و بیرحم بدل کرده است.
داستان از این سوءتفاهم آغاز میشود و به مسیر پر فراز و نشیبی کشیده میشود؛ مسیری که در آن عشق و نفرت، غرور و شرافت، و گذشته و آینده در هم میآمیزند. آیا شاهین خواهد توانست پردههای ابهام را کنار بزند و حقیقت وجودی مهشید را درک کند؟ و آیا مهشید میتواند از دل این تیرگیها راهی به سوی روشنایی پیدا کند؟
رمان اما خاکستری، اثری است که با روایت احساسی عمیق، لحظاتی پر التهاب و شخصیتپردازی قوی، خواننده را به دل داستانی میبرد که در آن عشق و غرور، قضاوت و رهایی، در برابر هم قرار میگیرند. این کتاب سفری است از دل تاریکی به سوی حقیقت، که هر صفحهاش مملو از تنش، امید و روایتی ناب است.
بسیار عالی.قلمتان مانا نویسنده عزیز
نقاط قوت: