رمان قهوه قجری
درباره دختری زیبا و فقیر که از زیباییش سواستفاده میکنه و با گول زدن مرد های پولدار راهشو به خونشون باز میکنه بعد خوردن یک فنجون قهوه که توش داروی بیهوشی قوی میریزه و بیهوش شدن اونها از خونشون دزدی میکنه و پولی که از راه دزدی به دست میاره خرج دکتر و بیمارستان پدرش میکنه تا اینکه یه ناجی پاش به زندگیش باز میشه که خیلیم شبیه ناجی داستان های دیگ نیست و…….
دسته بندی






دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.