رمان هم قبیله اثر زهرا ولی بهاروند

رمان هم قبیله زهرا ولی بهاروند

رمان هم قبیله داستانی است در هم‌تنیده از عشق، تقدیر و رازهای خونین، که در فضایی شاعرانه و در عین حال پرکشش روایت می‌شود. آسمان، معلم ادبیات دبیرستانی دخترانه، زنی اهل کلمات و احساس است که زندگی آرامش در کلاس‌های درس را با دنیای پرتلاطم بیرون تضادی عمیق دارد. یک روز پاییزی، برحسب اتفاق به شیرینی‌فروشی کوچک روبروی مدرسه می‌رود و آنجا با میراث، پسر جوان شیرینی‌فروش، آشنا می‌شود. چشمان چمنی‌رنگ او و سکوت پرمعنایش، آسمان را مجذوب خود می‌کند؛ گویی این دیدار تصادفی، سرنوشتی از پیش نوشته شده است.

اما این داستانِ عاشقانه‌ی ساده به تنهایی محور رمان نیست. دست تقدیر، زندگی آسمان و خانواده‌اش را به ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای زنان در پایتخت پیوند می‌زند. این قتل‌ها که با ظرافتی مرموز و خشونتی سرد انجام شده‌اند، جامعه را درگیر هراس کرده‌اند. آسمان، بی‌آن که بخواهد، به‌دلیلی نامعلوم به صحنه‌ای از این جنایت‌ها کشیده می‌شود؛ جایی که بوی خون با عطر سنگین عود درهم آمیخته و فضایی رویایی و در عین حال هولناک خلق کرده است. این تقابلِ زیبایی و وحشت، یکی از درون‌مایه‌های اصلی رمان است.

در این میان، رازهایی در گذشته‌ی آسمان و میراث نهفته است که گویی هر دو را به این تراژدی گره زده. خانواده‌ی آسمان نیز اسرار خود را دارند، اسراری که شاید کلید حل این معما باشد. نویسنده با مهارت، تکه‌های پازل را کنار هم می‌چیند و خواننده را در مسیری پرپیچ‌وخم از حدس‌ها و شگفتی‌ها قرار می‌دهد.

درباره رمان هم قبیله

رمان هم قبیله تنها یک رمان معمایی یا عاشقانه نیست؛ بلکه اثری است درباره‌ی هویت، تعلق و پیوندهای نامرئی که آدمیان را به هم وصل می‌کند. زهرا ولی‌بهاروند با نثری شاعرانه و تصویری، فضاسازی‌های بدیعی خلق می‌کند که در آن طبیعت، احساسات و خشونت در کنار هم معنا می‌یابند. این رمان، خواننده را به دنیایی می‌برد که در آن، هر چهره‌ای رازی دارد و هر نگاه، داستانی ناگفته.